دیپلماسی شهری و نقش آن در روابط بینالملل غیررسمی
دیپلماسی شهری یا پارادیپلماسی به مشارکتها و همکاریهای بینالمللی دولتهای محلی و شهرداریها اطلاق میشود. در این چارچوب، شهرداران و مقامات شهری با استفاده از ابزارهایی مانند پیمانهای خواهرخواندگی، کارگروهها و شبکههای بینشهری، منافع اقتصادی و فرهنگی شهر خود را در سطح فراملی دنبال میکنند. دیپلماسی شهری مکمل دیپلماسی رسمی دولتها است و از طریق ارتباطات غیررسمی و مستقیم موجب ایجاد فرصتهای جدید تجاری، گردشگری و سرمایهگذاری میشود. به عبارت دیگر، شهرداریها با ورود در معادلات بینالمللی فراتر از مرزهای ملی به دنبال ارتقای رفاه شهروندان و ترویج هویت محلی خود هستند. نقش دیپلماسی شهری در روابط غیررسمی برجسته است: بهعنوان مثال هچیگین، سفیر سابق آمریکا و معاون شهردار لسآنجلس، مینویسد شهرداران در سراسر جهان در مسائلی مانند توسعه تجارت و محیط زیست نقش رهبری میپذیرند و بر ارزش پیوندهای فرهنگی، آموزشی و تجاری جهانی برای شهروندان تأکید دارند. همچنین تشکیل پیمانهای خواهرخواندگی میان شهرها (برای نمونه تهران–پکن یا رشت–یانگژو) بهصورت فعال در دستور کار قرار گرفته است که زمینههای تعامل فرهنگی و اقتصادی را فراهم میآورد و میتواند تاثیر مهمی بر روابط بینالمللی فرامرزی داشته باشد. بدین ترتیب، دیپلماسی شهری در درجه اول با استفاده از ظرفیتهای شبکهسازی و ارتباط مستقیم میان شهرها، به بازاریابی اقتصادی، جذب گردشگر و تقویت تعاملات فرهنگی میپردازد.
نمونههایی از شهرها و اقدامات دیپلماسی شهری
- لسآنجلس (ایالات متحده): شهرداری لسآنجلس یک دفتر بینالمللی راهاندازی کرده و با کنسولگریها و دفاتر تجاری بیش از ۱۰۰ کشور همکاری میکند. این ارتباطات از طرق مختلف به جذب سرمایهگذاری خارجی و ارتقای فرصتهای شغلی در شهر انجامیده است. برای مثال گزارش شده است سرمایهگذاری مستقیم خارجی به گسترش کسبوکارهای محلی منجر شده و گردشگری بینالمللی سالانه بیش از نیم میلیون شغل در ناحیه لسآنجلس ایجاد میکند.

لس آنجلس
- بوستون و کلمبوس (ایالات متحده): این شهرها نیز بهخاطر جمعیت بالای مهاجر و استراتژیهای هدفمند اقتصادی، روابط بینالمللی فعال دارند. به طور خاص، کلمبوس با جذب سرمایهگذاری خارجی در صنایع پیشرفته موفق شده است که اقتصاد خود را از حوزههای سنتی مانند فولادسازی به سمت فناوریهای نوین سوق دهد و اشتغالزایی کند. در بوستون نیز جامعه مهاجرنشین فعال نقش مهمی در دیپلماسی مردمی و فرهنگی ایفا میکند.

بوستون
- بالتیمور (ایالات متحده): شهرداری بالتیمور با راهاندازی جشنوارههای فرهنگی بینالمللی توانسته گردشگران جدید جذب کند. برای نمونه، جشنواره شهر نور (Light City) با مشارکت دفتر هنر و ارتباطات شهری بالتیمور برنامهریزی شده و توجه گستردهای را از داخل و خارج آمریکا جلب کرده است. این گونه رویدادها نشاندهنده نحوه تقویت روابط بینالمللی از طریق دیپلماسی فرهنگی در سطح شهر است.

جشنواره شهر نور بالتیمور
آثار مثبت دیپلماسی شهری
- توسعه تجارت: دیپلماسی شهری با برقراری ارتباط مستقیم میان فعالان اقتصادی در شهرهای مختلف، به گسترش تجارت بینشهری و بینالمللی کمک میکند. شبکهها و پیمانهای خواهرخواندگی زمینه را برای پروژههای مشترک اقتصادی و انتقال فناوری فراهم میآورند. مطالعات نشان میدهد فعالیتهای خواهرخواندگی در سال ۲۰۱۴ حدود ۵۲۵٫۷ میلیون دلار به اقتصاد ایالات متحده افزود و بهطور کلی بیش از ۱۸٫۵ میلیارد دلار به اقتصاد جهان کمک کرده است. به سخن دیگر، دیپلماسی شهری از طریق تعاملات مردمی و رویدادهای تجاری-فرهنگی سهم قابلتوجهی در رشد درآمدهای تجاری و سرمایهگذاری جهانی دارد.
- افزایش گردشگری و تبادلات فرهنگی: فعالیتهای دیپلماتیک شهری بر جذب گردشگر نیز موثر است. برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای فرهنگی بینالمللی یا ارتباطات خواهرخواندگی، شهرت شهرها را در سطح جهانی افزایش میدهد. برای مثال، جشنواره «شهر نور» در بالتیمور منجر به جلب هزاران گردشگر و رسانههای بینالمللی شده است. همچنین دیپلماسی فرهنگی میان شهرها تصویر مثبت جهانی را پررنگتر میکند؛ همانطور که مطالعهای در ایران اشاره میکند قراردادهای خواهرخواندگی میتواند تقویت تصویر شهری در میان مردم فرهنگدوست دو کشور را به همراه داشته باشد. در مجموع، گسترش روابط فرهنگی و تبادل دانشجویان و هنرمندان از طریق دفاتر شهری، موجب رشد صنعت گردشگری و یادگیری مشترک نیز میشود.
- اشتغالزایی: یکی از اهداف مهم دیپلماسی شهری، رونق بازار کار محلی است. جذب سرمایهگذاری خارجی و میزبانی رویدادها فرصتهای شغلی جدیدی میآفریند. به عنوان مثال در لسآنجلس سرمایهگذاریهای خارجی به رشد کسبوکارها و ایجاد کار انجامیده و از سوی دیگر گردشگری بینالمللی سالانه بیش از نیم میلیون شغل مستقیم در این منطقه ایجاد میکند. در سطح ملی نیز برنامههایی مانند SelectUSA در آمریکا نشان دادهاند سرمایهگذاری مستقیم خارجی نقش مهمی در اشتغال دارد؛ این برنامه از سال ۲۰۰۷ بیش از ۱۴۶ میلیارد دلار سرمایه جذب کرده و تقریبا ۱۶۶ هزار شغل ایجاد کرده است. شهرهایی مانند کلمبوس با هدفمند کردن تلاشهای خود برای جذب سرمایه خارجی در حوزههای فناوری پیشرفته توانستهاند اقتصاد خود را به سمت صنایع اشتغالزا هدایت کنند و فرصتهای شغلی جدیدی بهوجود آورند.

آثار منفی و چالشها
- رقابت ناسالم بین شهرها: تلاش برای بهدست آوردن پروژههای بزرگ یا سرمایهگذاری جهانی میتواند به رقابت افراطی بین شهرها منجر شود. در برخی موارد، شهرها حاضرند مشوقهای مالی هنگفتی ارائه دهند. مثلاً در مناقصه محل دفتر مرکزی دوم شرکت آمازون، شهرهای مختلف آمریکا مجموعاً بیش از ۲ میلیارد دلار مشوق مالیاتی و یارانه پیشنهاد کردند. این رقابت در نهایت با اعتراض و انتقاد مواجه شد که نشان داد چنین رویکردی ممکن است هزینههای زندگی را بالا ببرد و اعتبار محلی را تحت تأثیر قرار دهد. این نمونهها حکایت از آن دارد که رقابت شدید میان شهرداران و مدیران شهری میتواند منجر به تصمیمات نادرست و زیانبخش برای اقتصاد محلی شود.
- نابرابری در بهرهمندی شهرها: شهرهای بزرگ و ثروتمندتر به دلیل منابع مالی و شبکههای بینالمللی گستردهتر، معمولا قابلیت بیشتری در استفاده از فرصتهای دیپلماسی شهری دارند. این امر ممکن است شکاف اقتصادی – اجتماعی بین شهرهای برخوردار و کمبضاعت را افزایش دهد. شهرهای کوچک و کمتر توسعهیافته در مقایسه با کلانشهرها، دسترسی محدودتری به سرمایهگذاری خارجی، گردشگر و فناوریهای نوین دارند؛ بنابراین ممکن است نتوانند بهطور برابر از مزایای تجارت و گردشگری بینالمللی بهرهمند شوند. (تحلیلگران میگویند این امر به تعمیق فاصله میان شهرهای ثروتمند و کمبرخوردار میانجامد.)
- بار مالی و زیستمحیطی میزبانی رویدادها: میزبانی رویدادهای جهانی مانند المپیک و نمایشگاههای بینالمللی معمولا هزینههای بسیار بالایی در پی دارد. به عنوان مثال، بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۷۶ در مونترال به هزینه نهایی ۱٫۶ میلیارد دلار انجامید که ۳۰ سال بدهی برای شهر برجای گذاشت. مسابقات ۲۰۰۴ آتن نیز حدود ۱۵ میلیارد دلار خرج برداشت که تأثیر منفی در بحران بدهی یونان داشت. در المپیک ۲۰۱۶ ریو نیز مجموعا حدود ۲۰ میلیارد دلار هزینه شد که ۱۳ میلیارد دلار آن به دوش شهرداری ریو افتاد. اغلب تحقیقات نشان دادهاند میزبانهای المپیک جز در مواردی که زیرساختهای لازم پیش از بازیها فراهم بوده است، به سود اقتصادی قابلتوجهی نرسیدهاند. علاوه بر هزینههای مالی، ساخت تاسیسات عظیم و ورود صدها هزار تماشاچی از سراسر جهان فشار زیستمحیطی زیادی ایجاد میکند. برای مثال در المپیک ۲۰۱۶ ریو آبهای ورزشهای آبی با فاضلاب آلوده شد که نگرانیهای بهداشتی شدیدی بهدنبال داشت. این موارد نشان میدهد برگزاری رویدادهای بینالمللی بزرگ میتواند از یک سو فرصتهایی پدید آورد، اما از سوی دیگر شهر میزبان را با چالشهای اقتصادی و محیطی چشمگیری مواجه سازد.
